سالبه به انتفاء موضوع و شرح حقوقی آن

سالبه به انتفاء موضوع
لطفا این صفحه را به کمک ابزارهای ارتباط جمعی ، بین دوستان خود منتشر فرمایید

شرح قاعده حقوقی سالبه به انتفاء موضوع

(جلسه نود و چهارم کانال حقوق مهندسی – بخش اول)

آیا در پیگیری موضوع پرونده ای حقوقی در محاکم قضایی با موردی با عنوان سالبه به انتفاء موضوع برخورد نموده اید ؟ شاید برایتان این سوال مطرح باشد که معنی لغوی و کاربرد حقوقی این عبارت چیست ؟؟؟

در این مقاله قصد داریم با بازخوانی پرونده ای واقعی ، به شرح و کاربرد ” قاعده فقهی سالبه به انتفاء موضوع “ در قوانین حقوقی و رویه محاکم قضایی کشور بپردازیم .

1- شرح لغوی و حقوقی سالبه به انتفاء موضوع

سالبه از سلب شدن و انتفاء نیز از نفی می آید، در واقع به این معنی است که ” نفی کردن موضوع را از خود سلب کرده اید”. این اصطلاح در حالت عامیانه به صورت “سالبه به انتفاع موضوع” نیز به کار می رود اما در کتب معتبر به صورت “سالبه به انتفاء موضوع” آمده است (انتفاع از نفع، و انتفاء از نفی به معنی انکار کردن می آید).

در ادامه مثالی برای بیان این قاعده حقوقی آورده شده است؛ فرض می کنیم مردی از همسر خود به دلیل عدم تمکین در دادگاه شکایت می کند و در زمانی که پرونده در دادگاه در حال بررسی است همسر این مرد در حادثه ای فوت میکند. در این شرایط شکایت آن مرد دیگر محلی برای طرح در دادگاه ندارد و قاضی می گوید “سالبه به انتفاء موضوع” است، بدین معنی که در این شرایط دیگر شکایت از همسر مفهومی ندارد، در نتیجه پرونده مخدومه اعلام می شود.سوالی که در اینجا پیش می آید این است که ارتباط این قاعده حقوقی با امور مهندسی چه می تواند باشد. در اینجا به بررسی یک پرونده خواهیم پرداخت.

2- بازخوانی پرونده ساختمانی در شهرستان دماوند

معروفترین پرونده ای که در این رابطه وجود دارد مربوط به سال 1386 می باشد. در این پرونده خانمی در دماوند صاحب باغ میوه ای بود و تصمیم می گیرد از شهرداری جهت ساخت ساختمان 3 طبقه ای با اسکلت بتنی در زمین باغ، جواز بگیرد.در اینگونه مناطق به دلیل نیاز حتمی به تغییر کاربری از باغات به مسکونی و سختگیری وزارت جهاد کشاورزی در این فقره، شهرداری پیش نویس مجوز احداث را منوط به تغییر کاربری صادر کرده و از مالک یک تعهد محضری بابت تغییرکاربری از باغات به مسکونی اخذ می نماید و اعلام می دارد تنها در این شرایط اقدام به صدور پایانکار خواهد کرد، همچنین برای صدور مجوز ساخت، از مالک درخواست معرفی مهندس ناظر می کند. مالک  باغ  با یک مهندسی قرارداد نظارت بسته و خانم مهندس ناظر، برگه تعهد نظارت را گواهی امضای محضری نموده و حق الزحمه نظارت  را برای یک سال اخذ می نماید. شهرداری نیز در این مرحله شروع عملیات ساختمانی زیر نظر مهندس ناظر را بلامانع اعلام می کند. مالک قصد داشت ساختمان را بسازد و پس از اتمام پروژه با پرداخت جریمه به وزارت جهاد کشاورزی و نیز اخذ مجوز از شهرداری(برای سطح اشغال نهایی)، پروژه را به اتمام برساند، کما اینکه قبلاً در آن منطقه پروژه هایی به این شکل اجرا شده بود.برای شروع پروژه مالک، با پیمانکاری، قرارداد اجرای اسکلت بتنی با مصالح (پیمان با مصالح) را در سه سقف تنظیم و امضاء میکند و کار شروع می شود. مهندس ناظر  هم  در گزارشات خود به شهرداری، استحکام فونداسیون و اسکلت کل ساختمان را تأیید می کند. بعد از اتمام اسکلت، پیمانکار از مالک طلب حق الزحمه  90میلیون تومانی میکند.

پیرو این درخواست مالک از یک کارشناس دعوت می کند که از پروژه بازدید به عمل آورد تا در صورت حسن انجام کار، از سوی پیمانکار، با او تسویه حساب کند. نتیجه کارشناسی ، اعلام کرمو بودن بتن و کیفیت پایین مصالح به کار رفته در اسکلت سازه  بود. این کارشناس به مالک پیشنهاد انجام آزمایش مغزه گیری ( کُر)، اولتراسونیک و چکش اشمیت از تیر و ستون و نقاط دیگر را می دهد که بعد از انجام آزمایش، نتیجه تمامی آزمایشات نشان دهنده کیفیت پایین اسکلت بتنی بود. همچنین در برگه آزمایش بتن فونداسیون، از جانب پیمانکار دستکاری هایی صورت گرفته بود و به همین دلیل مالک از فروشنده بتن نیز شکایت کرد و بدین طریق توانست مشخصات واقعی بتن را از فروشنده بگیرد. بخشی از کار نیز به صورت دستی بتن ریزی شده بود. در مجموع جواب آزمایشات برای فونداسیون و هر سه سقف مردود اعلام شد و به همین دلیل مالک از پرداخت باقیمانده حق الزحمه پیمانکار خودداری و در شورای حل اختلاف تأمین دلیل می گیرد و  پیرو این موضوع شورا یک کارشناس جهت بررسی استحکام سازه ساختمان تعیین می کند.کارشناس نیز نظر قاطع خود را مبنی بر عدم استحکام بنا، خطاب به شورای حل اختلاف به انضمام نتایج آزمایشات و درخواست تخریب اسکلت ارائه می دهد. مالک نظریه کارشناس را به دادگاه عمومی برده و  از پیمانکار ، به دلیل اجرای بی کیفیت و همچنین از مهندس ناظر به دلیل تأیید خلاف واقع استحکام بنا، طرح دعوا می کند. با مراجعه مهندس ناظر به انجمن حقوق مهندسی به ایشان پیشنهاد شد اعتراضی را تنظیم کنند تا موضوع به کارشناسی سه نفره ارجاع شود ( تأمین دلیل در دادگاه عمومی را به عنوان کارشناسی یک نفره پذیرفتند). نتیجه کارشناسی سه نفره در دادگاه بدوی ، تخریب اسکلت و برچیدن بود و هزینه تخریب و احداث مجدد نیز هفتاد میلیون تومان اعلام شد.

(نظر خود را در انتهای مقاله ثبت نمایید)

بعد از چندین ماه تعطیلی کارگاه و خودداری مالک از دادن حق الزحمه پیمانکار، بررسی این پروژه با ورود اداره جهاد کشاورزی ادامه پیدا کرد و حکم به تخریب اسکلت با حکم قضایی داده شد. به همین دلیل مالک پیگیر تغییر کاربری شد لیکن بنا بر طرح هادی، تغییر کاربری این منطقه به مسکونی امکان پذیر نبود. در اینگونه موارد بهتر است مالک ابتدا به جهاد کشاورزی مراجعه کرده و از وضعیت زمین در آینده مطلع شده و سپس به شهرداری مراجعه کند، زیرا شهرداری صرفاً به جهت اخذ پول است که مجوز صادر می کند و مسئولیتی در قبال چگونگی کاربری زمین نمی پذیرد. اداره جهاد کشاورزی منطقه دماوند نیز برای اخذ حکم قضایی تخریب، از مالک شکایت کرد تا بتواند با این حکم راساً به تخریب اسکلت بپردازد و پیرو این حکم چندین بار به مالک ابلاغیه فرستادند که اگر اسکلت را تخریب نکنید اداره جهاد کشاورزی رأساً وارد عمل شده و هزینه تخریب را نیز از مالک خواهد گرفت. در این مقطع مهندس ناظر با این حکم قضایی به انجمن حقوق مهندسی مراجعه کردند، و ما متوجه شدیم در پرونده ای که مالک از مهندس ناظر و پیمانکار شکایت کرده است، ما می توانیم از این حکم استفاده کنیم و بحث سالبه به انتفاء موضوع را مطرح کنیم (جدا از بحث ایراد اسکلت، کلاً احداث بنا در آن ملک از طرف وزارت جهاد کشاورزی غیرقانونی بوده است). بنابراین یک لایحه دفاعیه برای مهندس ناظر تنظیم شد. مهندس ناظر نیز این لایحه و حکم صادر شده از وزارت جهاد کشاورزی جهت تخریب اسکلت را به قاضی دادگاه ارائه دادند. قاضی نیز در نگاه اول قاعده سالبه به انتفاء موضوع را تأیید کرد و شکایت را رد کرد. در همین لحظه مالک و وکیل ایشان در مقابل این رأی اعتراض کردند و مباحثه ای در دادگاه شکل گرفت که در ادامه به آن می پردازیم.

رسیدگی به این پرونده چند سال در دادگاه به طول انجامید و به سال 1391 رسید. در دادگاه قاضی به وکیل مالک  گفت شکایت شما سالبه به انتفاء موضوع است . زیرا این ساختمان طبق حکم وزارت جهاد کشاورزی به صورت غیرقانونی ساخته شده است و اگر خسارتی به شما وارد شده محلی از اعراب ندارد و قابل طرح در دادگاه نیست. وکیل مالک در پاسخ به قاضی با طرح یک مثال اینگونه استدلال کرد ، فزض کنید من بینی شخصی را بشکنم و آن شخص از من شکایت کند و از قضا در زمان دادگاه، شاکی به دلیل دیگری فوت کند آیا جرم من سالبه به انتفاء موضوع است !؟ قاضی در پاسخ گفتند این خسارت جانی است و سالبه به انتفاء موضوع نیست . و حتی در این شرایط اولیاء دم  باز هم می توانند برای شکستن بینی طرح دعوا کرده و موضوع را پیگیری کنند. وکیل مالک مجدداً مثال دیگری زد که اگر من با ماشین شخصی خودم به گلگیر ماشین دیگری بزنم و آن شخص از من در دادگاه شکایت کند و در حین رسیدگی به این موضوع در دادگاه، ماشین شاکی به دلیل دیگری منفجر شود آیا این شکایت نیز سالبه به انتفاء موضوع است؟ قاضی گفتند خیر در اینجا هم سالبه به انتفاء موضوع نیست و صاحب ماشین می تواند موضوع گلگیر را جداگانه پیگیری کند . وکیل نیز از این استقراء(مطابق لغت نامه دهخدا استقراء یعنی: درمنطق ؛ پی بردن به کل از جزء) استفاده کرد و گفت ایشان اسکلت را بد اجرا کرده اند، اما اسکلت قرار است به دلیل دیگری تخریب شود، پس اینجا هم سالبه به انتفاء موضوع نیست. قاضی در این لحظه جوابی نداشت، به همین دلیل به وکیل ناظر و پیمانکار اشاره کرد و گفت جواب وکیل مالک را بدهید.وکیل ناظر و پیمانکار نیز اینگونه پاسخ داد که در رابطه با مسأله جانی، فرمایش وکیل مالک درست است اما در رابطه با این فقره، از آنجا که مالک از ابتدا تخلف کرده و فعل اشکال داری را شروع کرده و بدون مجوز اقدام به ساخت کرده است، سالبه به انتفاء موضوع در اینجا معنا می دهد. پس از اتمام مباحثه، بنا شد لوایح دفاعیه دو طرف تنظیم شود تا قاضی حکم نهایی را صادر کند.قاضی در دادگاه بدوی حکم رد شکایت به دلیل سالبه به انتفاء موضوع داد، در اینجا حتی صدور جواز از شهرداری نیز به کمک مالک نیامد زیرا مالک همزمان تعهد محضری داده بود که مجوز ساخت را از وزارت جهاد کشاورزی نیز اخذ خواهد کرد.

بنابراین می توان نتیجه گرفت که نحوه استدلال و اقامه دلیل در این مورد بسیار موثر است . چه بسا پرونده های مشابهی که نتوانستند با استفاده از این قاعده از خود دفاع کنند. البته بعضی مسائل بیّنه است و بعضی ها در مرز هستند . فرض کنید شما بینی کسی را بشکنید و تا زمان دادگاه اتفاقی بیفتد که شاکی فوت کند این ابداً سالبه به انتفاء موضوع نیست! حتی در مورد مثال گلگیر ماشین نیز سالبه به انتفاء موضوع نخواهد بود! اما بعضی مسائل لب مرز هستند و کاملاً بستگی به نحوه دفاع و اقامه دلیل دارند .  مثلا اگر شهرداری دستور تخریب یک کنسول را بدهد، ضمن اینکه پیشروی غیر مجاز صورت گرفته و شما نیز از پیمانکار شکایت کرده اید . در این شرایط تنها در صورتیکه به درستی در دادگاه استدلال کنید می توانید “سالبه به انتفاء موضوع” را اثبات یا نفی کنید . این هنر شما در استدلال و دفاع است.

تا اینجا بحث سالبه به انتفاء موضوع را برای شما شرح دادیم و پرونده ای را مثال زدیم. شیوه استدلال، اقامه دلیل و تحصیل دلیل در دادگاه بسیار مهم است . از طرفی استفاده از قوانین هم اگر چاشنی این استدلال و اقامه و تحصیل دلیل بشود در دادگاه پیروز خواهید شد. در جلسات آتی به مباحث پست مدرنیته و فرا پست مدرنیته در حقوق خواهیم پرداخت و تکنیک هایی در همین سبک به شما خواهیم آموخت . تا بتوانید در محاکم قضایی در بحث ساختمان، که از جمله فقره های بسیار دعواخیز است از آنها استفاده کرده و مسائل را رفع کنید.

جهت دستیابی به فایل های صوتی مقاله فوق با تدریس استاد میررضوی ، اینجا کلیک نموده و جلسه 94 را جستجو نمایید .

جهت مطالعه سایر مقالات حقوقی اینجا کلیک کنید 

ما را در اینستاگرام دنبال کنید 

اینستاگرام ما

لطفا این صفحه را به کمک ابزارهای ارتباط جمعی ، بین دوستان خود منتشر فرمایید

۶ دیدگاه برای “سالبه به انتفاء موضوع و شرح حقوقی آن

  1. عبدالحمید کردبچه گفته:

    صرف نظر از حکم نهایی، عمل خانم مهندس ناظر در تایید اقدام خلاف قانون و خطرناک پیمانکار که ممکن بوده در صورت سکونت مالک منجر به حادثه تاسف انگیزی گردد از نظر شما چه توجیهی دارد؟ صرف برنده شدن در یک دعوا افتخار نیست.

    • بهرام چمنی گفته:

      با شما موافقیم و به همین دلیل آموزش رایگان به مهندسان ناظر را سرلوحه کار خود قرار دادیم تا از حوادث و خسارات تاسف انگیز پیشگیری کنیم . موید صحبت بنده مقالات و دوره های آموزشی رایگان موجود در سایت است . اینجا قصد اظهار افتخار نداشتیم ، قصد ما آموزش مفهوم موضوع مقاله بود . ممنونیم که انتقاد نمودید .

  2. مرتضی رجبی گفته:

    سلام شخصی با جعل فروشنامه آمد و در ملک من تصرف نمود و شکایت کردم از سال ۹۳ شروع کردیم بعد از ۶ سال طرف را محکوم به ۲ سال حبس شد رای قطعی شد ولی بعد از ۴۵ روز از مهلت اعتراض پرونده به تجدید نظر ارسال و آنجا هم رای را نقض و بدون ارائه هیچ دلیل و فقط با رد کردن و نپذیرفتن تمام دلایل من طرف را تبرئه کرد و بمن گفتن اگه دلیل دیگه ای دارم شکایت حقوقی مطرح کنم و آنرا قطعی اعلام کرد من حضوری رفتم با التماس پیش قاضی و اعتراض شفاهی کردم به حکم و دادگاه تجدید نظر یک رای تصمیم نهایی صادر کرد بخاطر اعتراض شفاهی من نوشت هرگاه متهم به جهاتی و دلایل قانونی قابل تعقیب نباشد دادگاه میتواند برائت متهم را صادر کند هرچند درخواست تجدید نظر نکرده باشد لذا وارد ماهیت شد و رای صادر نمود که عملا تحصیل حاصل و سالبه به انتفاع موضوع است و ضرورتی به اتخاذ تصمیم در مورد آن وجود ندارد را صادر کرد حالا طرف آمده ملک من را فروخته با من درگیر شده کتک زد و فحش داد و مال را فروخت رفتم یکبار دیگه شکایت کردم دادگاه فرستاد کارشناسی ۲ بار هم کارشناسی شد همه بنفع من کارشناسی کردن تمام مدارک را دادم آنوقت دادگاه توجه به هیچ کدام نکرد و قاعده نفاذ حقوق کیفری را بعنوان دلیل صادر کرده و من رفتم وکیل گرفتم ۷۵ میلیون تومان پول دادم اگه برنده شد ۵۰ تومان بدم که ملک خودم را از یک جاعل کلاهبردار پس بگیرم البته شاید چون طرف وکیل داره که ۵۰ درصد بهش داده تا ملک من را ازم بگیرن بین خودشان تقسیم کنند وکیل خودش برای اعتراض یک وکیل دیگه گرفت که نفوذ داشت خدا انشاالله در همین سال تمام این افراد از جعل کننده و وکلا و قضات این پرونده را رسوا کنه تا دل من و خانواده ام را شاد کنه هر لحظه براشون آرزوی درد و عذاب دارم هرچند که خودم ول کن آنها نیستم در نهایت موفق نشدم با تک تک شان کار دارم دیگه این دنیا به درد نمیخوره

    • بهرام چمنی گفته:

      جناب رجبی در صورت تمایل جهت اخذ مشاوره پرونده خود با ما تماس بگیرید ۰۹۱۲۲۳۰۷۶۰۳ .

  3. بهمن محمدرضایی گفته:

    سلام ضمن تشکر از توضیحات شما ، دوسال پیش من رئیس فدراسیون ورزش اسکیت بودم شخصی در فضای مجازی بر علیه من اقدام به نشر اکاذیب نمود بنده بعنوان شخصی وبعنوان رئیس فدراسیون از ایشان شکایت کردم یکسال بعد شخص دیگری رئیس فدراسیون شد در جلسه دادگاه رئیس جدید فدراسیون به این فرد رضایت داد ولی دادگاه به شکایت من رسیدگی کرد و آن شخص محکوم شد در دادگاه تجدید نظر این فرد ادعا نمود شاکی فقط فدراسیون بوده نه شخص بنده ، پرونده به دادگاه جهت تحقیق بیشتر که آیا بنده شخصا شاکی بودم یا فقط فدراسیون شکاکی بوده . دادگاه از این جمله استفاده نمود و پرونده را به دادگاه تجدید نظر ارجاء داد ” با توجه به اعالم مرجع محترم تحقیق مبنی بر اینکه موضوع شکایت مرتبط با فدراسیون اسکیت بوده لذا نقص دوم سالبه به انتفا بوده پرونده به مرجع محترم دادگاه تجدیدنظر استان تهران اعاده می گردد.” لطفا راهنمایی بفرمائید منظور دادگاه چیه با تشکر

    • بهرام چمنی گفته:

      سلام و عرض ادب
      ابتدا بایستی بررسی نماییم که شخص متشاکی به چه شکل و با چه عناوین و موضوعاتی شخص شما را از حیث شخص حقیقی و حقوقی مورد تهمت و افترا قرار داده است . در گام بعدی بایستی کلیه مدارک پرونده جنابعالی از بدو دادرسی از حیث نحوه نگارش شکوائیه ، دفاعیات و اظهارات طرفین در جلسات رسیدگی و نهایتا صدور کیفرخواست و غیره مورد مطالعه قرار گیرد تا بتوان جواب درستی به این سوال بدهیم . شما می توانید جهت اخذ نوبت مشاوره حضوری با این شماره تماس حاصل فرمایید ۰۹۱۲۲۳۰۷۶۰۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *