شرح مشاعات و اختصاصات و مستغلات

مشاعات اختصاصات مستغلات
لطفا این صفحه را به کمک ابزارهای ارتباط جمعی ، بین دوستان خود منتشر فرمایید

 ( جلسه هشتاد و هشتم کانال حقوق مهندسی )

مشاعات

   در این جلسه به شرح مباحث ثبتی، در رابطه با مشاعات، اختصاصات، مستغلات، تفکیک، افراز و مواردی از این دست می پردازیم، پس از بیان این مطالب به مبحث پیش فروش خواهیم پرداخت. مباحث ما در قرارداد مشارکت در ساخت به پایان رسیده است امّا از

آنجا که دامنه بحث مشارکت در ساخت بسیار گسترده است می بایست قبل از ورود به این حوزه مطالب حاشیه ای زیادی را بدانیم، درواقع اگر کسی به این مسائل اشراف نداشته باشد بهتر است وارد مشارکت نشود. در رابطه با بحث جلسه گذشته پیام های زیادی دریافت شد مبنی براینکه بر روی ملک وقف خاص؛ قرارداد مشارکت در ساخت برای کاربری مسکونی منعقد کرده اند، و پرسیده بودند آیا راهی هست!؟ باید مجدداً تکرار

کنم؛ “خیر برای کاربری مسکونی راهی نیست، مگر اینکه آن ملک در طرح تفضیلی به صورت تجاری تعریف شده باشد و با اخذ مجوز و پرداخت عوارض به شهرداری در کاربری تجاری مشارکت کنید” و در اینجا به مصرعی از اشعار حضرت حافظ اشاره میکنم؛ “من جرِّب المجرَّب حلَّت بهِ النَّدامه” کسی که تجربه ای را مجدد تجربه کند ندامت بر او حلال است… . بنابراین لطفاً مباحث را به دقت مطالعه کنید و از آن ها درس بگیرید.

   این جلسه را با بحث تقسیم نامه رسمی و صورتمجلس تفکیکی شروع می کنیم، این اسناد عموماً در قراردادهای مشارکت در ساخت در انتهای کار و در زمانی که سازنده پایانکار می گیرد، می بایست اخذ شود.علاوه بر تقسیم نامه عادی که در زمان تنظیم وامضای قرارداد مشارکت در ساخت تنظیم میگردد، می بایست یک تقسیم نامه رسمی نیز تنظیم و در اداره ثبت امضاء گردد؛ اگر سازنده از صاحبان زمین برای این امور(تقسیم نامه رسمی، صورتمجلس تفکیکی) وکالت داشته باشد می تواند تقسیم نامه را امضاء کند در غیر اینصورت همه باید برای امضای آن در اداره ثبت حضور پیدا کنند. در بعضی مواقع که بین طرفین قرارداد مشکلی پیش می آید ممکن است صاحبان زمین وکالتنامه را باطل کنند تا اینکه تقسیم نامه امضاء نشود و کار به درازا بکشد تا بتوانند وجه التزامی که برای آن قرار داده اند را دریافت کنند یا خیلی مسائل دیگر.

بعد از تقسیم نامه رسمی، صورتمجلس تفکیکی تهیه می شود که در آن مشاعات، اختصاصات و مستغلات درج میشود؛

  مشاعات:  مشاعات دو منبع قانونی دارد؛ قانون ثبت و قانون تملک آپارتمان ها، که در آنها به تفضیل به این موضوع پرداخته شده است. قسمت های مشترک آپارتمان را مشاعات می گویند مانند راه پله، نمای ساختمان، پشت بام، فضای پاسیو (کف پاسیو در طبقه همکف جزو مشاعات است، امّا حق استفاده از پاسیو فقط برای آن طبقه مجاز است)، پارکینگ، سونا، جکوزی، استخر، سرایداری و… همه این فضا ها در قانون ثبت و قانون تملک آپارتمان ها جزو مشاعات ذکر شده است.

    اختصاصات: از مشهورترین اختصاصات می توان انباری ها را نام برد (توجه داشته باشید که پارکینگ جزو مشاعات است نه اختصاصات).

   مستغلات: واحدهای آپارتمانی را مستغلات می گویند. کلمه مستغلات از ریشه غله به معنی گندم و به معنای جاییست که در آن گندم نگهداری می شود.

برای اینکه بدانید این کلمه چطور به ادبیات ثبتی ما وارد شد لازم به توضیح است که در زمان های قدیم، طبق قانون شرع، اگر گندمی که در مسیری روییده بود توسط شخص عابر کنده می شد دزدی محسوب نمی شد. در حالت دیگر اگر گندمی از وسط زمین کنده می شد عمل حرام صورت گرفته بود هرچند در این حالت، حّد (مجازات قطع دست) اجرا نمی‌شود ؛ امّا وقتی

گندم را غله کردید و در انبار گذاشتید در صورتیکه کسی به داخل مستغلات وارد شود و دزدی کند مجازات قطع دست اجرا می‌شود زیرا مال مسروقه از حِرز خارج شده است. به همین جهت در سال 1304 قانونگذار در تدوین قانون ثبت از کلمه مستغلات برای واحدهایی که ورود به آن ها حِرز دارد استفاده می کند. بعدها و به مرور در قانون ثبت و تملک آپارتمان ها این موضوع به سه دسته مشاعات، اختصاصات و مستغلات دسته بندی شد.

  بعضی افراد معتقدند پارکینگ جزو اختصاصات است در صورتی که در قانون تملک آپارتمان ها صراحتاً پارکینگ به عنوان مشاعات در نظر گرفته شده است. برای مشاهده اولویت این قانون در عملکرد اداره ثبت، برای شما مثالی میزنیم؛ فرض کنید شما در آپارتمان 10 واحدی زندگی می کنید که دو واحد از آن پارکینگ ندارد. در این آپارتمان شما مالک واحد جنوبی در طبقه دوم هستید و ماشین دارید امّا پارکینگ ندارید، از طرفی واحد روبه روی شما پارکینگ دارد امّا ماشین ندارد. در این موقعیت ممکن است شما پارکینگ واحد رو به رویی را از او اجاره کنید تا بتوانید از آن استفاده کنید، که این موضوع هیچ مشکلی ندارد. بعد از مدتی ممکن است شما تصور کنید که می توانید پارکینگ را از همسایه خود خریداری کنید، بنابراین هر دو به اتفاق هم به دفترخانه اسناد رسمی مراجعه می کنید و با ارائه سند واحدها میگویید قصد خرید پارکینگ را دارید،

امّا

در دفترخانه به شما توضیح خواهند داد که این امر امکان پذیر نیست، مگر اینکه به اداره ثبت بروید تا مجدداً تقسیم نامه رسمی برای آن آپارتمان تنظیم شود و هر ده واحد آن را امضا کنند و به این جابجایی رضایت دهند. این موضوع نشاندهنده این است که اداره ثبت پارکینگ را جزو مشاعات در نظر می گیرد، به همین دلیل است که رضایت تمام مالکین الزامی است. بعد از این مرحله بر اساس تقسیم نامه ای که در اداره ثبت تنظیم کرده اید صورت مجلس تفکیکی برای شما صادر می کنند و پارکینگ را برای واحد شما در نظر می گیرند و بر این اساس می توانید سند خود را تغییر دهید. توجه داشته باشید حتی اگر یکی از مالکین رضایت ندهد شما نمی توانید آن پارکینگ را خریداری کنید.

سئوال دیگر اینکه آیا برای خرید انباری نیز اینگونه است ؟ در پاسخ باید گفت که قاعدتاً می بایست صورتمجلس تفکیکی تنظیم شود امّا نیازی به تقسیم نامه نیست، همچنین نیازی به رضایت همسایه ها در جابه جایی اختصاصات نیست امّا اداره ثبت بدون تقسیم نامه این کار را انجام نمی دهد. پرونده ای در یوسف آباد داشتیم که مالکین قصد جا به جایی انباری را داشتند، دفترخانه اسناد رسمی به آنها می گوید صورتمجلس تفکیکی را اصلاح کنید. برای اصلاح صورتمجلس تفکیکی به اداره ثبت مراجعه می کنند امّا برای این کار از آن ها تقسیم نامه مطالبه می کند. به اداره ثبت گفتیم انباری اختصاصات است و نیازی به تقسیم نامه و رضایت تمام واحدها نیست امّا قبول نکردند، بنابراین از اداره ثبت به دیوان عدالت اداری شکایت کردیم زیرا طبق قانون ثبت و قانون تملک آپارتمان ها انباری جزو اختصاصات است و مشاعات نیست به همین جهت نیازی به رضایت ده واحد نیست؛  بعد از یک سال دیوان عدالت اداری رأی خود را مبنی بر اینکه که نیازی به رضایت نیست صادر می کند، اداره ثبت رأی دیوان عدالت اداری را ضمیمه پرونده کرد و بدین ترتیب بدون رضایت بقیه واحدها مجوز جا به جایی را در صورتمجلس تفکیکی داد.

مشابه همین موضوع سمت حسن آباد تهران در یک مجتمع تجاری چهل واحدی اتفاق افتاد، ما نیز رأی دیوان عدالت در پرونده یوسف آباد را برای اداره ثبت حسن آباد بردیم تا آنها را توجیه کرده باشیم امّا در آنجا نیز انجام کار را منوط به اخذ رأی از دیوان عدالت اداری کردند و ما مجدداً مجبور شدیم تمام مراحل را از ابتدا برای مجتمع تجاری طی کنیم.  با اینکه نیازی به این کار نیست امّا

اداره ثبت برای کم کردن مسئولیت خود بدون رأی دیوان عدالت اداری اقدامی انجام نمی دهد. بنابراین قانوناً نقل و انتقال اختصاصات نیازی به رضایت واحدها ندارد امّا برای مشاعات نظیر پارکینگ اینگونه نیست. همچنین دقت داشته باشید این حق استفاده از پارکینگ است که منتقل می شود و مشاعات قابل فروش نیست.

   وقتی می گوییم پارکینگ جزو مشاعات است به این معناست که شما نمی توانید در محدوده پارکینگ خود (2/5 در 5 متر) کاری انجام دهید که تردد و … را برای دیگر استفاده کنندگان مختل کنید. این بر خلاف اختصاصات است که کسی حق ندارد به هیچ صورتی از آن استفاده ببرد. تکلیف مستغلات هم که مشخص است.

پارکینگ مشاعاتی است که شما در قسمتی از آن حق استفاده دارید، امّا راه پله، پشت بام، نمای ساختمان جزئاً و کلاً مشاعاتی است که کسی حق استفاده از آن را ندارد، در رابطه با نمای ساختمان نیز کسی نمی تواند با گذاشتن کولرآبی،گلدان یا … نمای ساختمان را تغییر دهد در اینصورت می توانید دستور قلع و قمع بگیرید.

پرونده هایی در خصوص پاسیو داریم که در اینجا بازخوانی می کنیم، ابتدا توجه داشته باشید که پاسیو جزو مشاعات است امّا حق استفاده از آن برای طبقه ای است که به آن دسترسی دارد، در سند آن واحد نیز ذکر می شود که پاسیو جزو مشاعات است. بنابراین آن طبقه حق ندارد برای پاسیو سقف بزند، در این صورت واحدهای دیگر می توانند دستور قلع و قمع سقف را بگیرند. گذاشتن کولر، عبور لوله های آب و گاز الحاقی بر خلاف نقشه مصوب و … در پاسیو، و به عبارتی هرگونه دخل و تصرف در مشاعات ممنوع است. در حالتی که دو واحد داشته باشیم و درب هر دو آن ها به مشاعات باز شود سازنده می تواند یک دیوار وسط پاسیو بکشد و در صورتمجلس تفکیکی بیاورند که پاسیو برای هر دو واحد قابل استفاده است و نصف متراژ پاسیو را برای یک واحد و نصف دیگر را برای واحد دیگر در سند قید کنند. حالت دیگر این است که برای یکی از واحدها پنجره و برای واحد دیگر درب قرار دهند.

پرونده ای داشتیم که در آن هر دو واحد طبق نقشه می بایست به پاسیو دسترسی داشته باشند امّا سازنده برای واحد شرقی درب و برای واحد غربی فقط پنجره کار کرده بود، در تقسیم نامه و صورتمجلس تفکیکی آمده بود که پاسیو مشاع است و حق استفاده از آن برای طبقه اول واحد شرقی است، و در سند تفکیکی نیز آمده بود فقط طبقه اول شرقی حق استفاده از پاسیو را دارد. امّا پاسیو جزو مشاعات است. واحد شرقی در پاسیو سقف احداث کرده بود و به همین دلیل واحد غربی شکایت کرد و پس از کارشناسی حکم قلع و قمع سقف صادر شد. بنابراین احداث سقف در مشاعات مانند حیاط، پاسیو و پارکینگ ممنوع است.

   در اینجا پرونده ای را برای شما بازخوانی می کنیم که در آن یکی از همسایه ها وسواس بی اندازه ای در رابطه با مفهوم مشاعات داشت:

بازخوانی پرونده

در یک آپارتمان ده واحدی در جنوب تهران، پاسیو در سند به طبقه اول اختصاص داده شده بود (هر طبقه دو واحد و طبقه اول تک واحدی). مالک طبقه اول در واقع صاحب زمین بود و طی یک قرارداد مشارکت این آپارتمان را ساخته بود به همین جهت احساس مالکیت جدی داشت،ایشان بعد از تحویل گرفتن واحد طبقه اول، برای پاسیو سقف احداث می کند و آن را به آشپزخانه الحاق می کند. روزی مالک یکی از واحدهای طبقه دوم بر سر مسأله پارکینگ و حیاط و … با یکی دیگر از ساکنین آپارتمان مشاجره می کنند، مدیر آپارتمان که همان مالک طبقه اول بود دخالت می کند و مسأله جدی تر می شود. پیرو همین موضوع مالک طبقه دوم با مالک طبقه اول بر سر لج می افتد و در دادگاه طرح دعوا کرده و موضوع احداث سقف بر روی مشاعات را عنوان می کند. بعد از دو سال دوندگی با بازدید کارشناس دستور قلع و قمع سقف صادر شد، مالک طبقه دوم با نیت توقیف اموال، در حضور مأمور سقف پاسیو را به هزینه شخصی برمیدارد. هرچند مالک طبقه اول برای جلوگیری از توقیف اموال، هزینه برداشتن سقف را (حدود 3/5 میلیون تومان) از طریق دادگاه به مالک طبقه دوم پرداخت می کند.

   بعد از اینکه پاسیو به حالت اول برگشت، مالک طبقه اول در آن فضا وسیله گذاشت، مالک طبقه دوم مجدداً شکایت میکند امّا  قاضی این شکایت را رد می کند زیرا با اینکه پاسیو جزو مشاعات است، طبقه اول حق استفاده از آن را دارد؛ مالک عصبی طبقه دوم، به بحث پارکینگ و مشاع بودن آن استناد می کند و به قاضی می گوید اگر معنای مشاع بودن این است من هم یک نردبان به پاسیو می گذارم زیرا پاسیو نیز مانند پارکینگ جزو مشاعات است و من هم باید هر موقع می خواهم بتوانم به آن دسترسی داشته باشم، و این کار را نیز انجام داد! این بار طبقه اول در رابطه با تجاوز به حریم از طبقه دوم شکایت می کند…، و این ماجرا اینقدر ادامه دار شد تا اینکه یکی از واحدها از آنجا نقل مکان کرد.

    تفکیک:

فرض کنید شخصی که دارای یک خانه ی حیاط دار با دو طبقه ساختمان کلنگی است، فوت می کند، این شخص صاحب 3 فرزند پسر، 3 فرزند دختر و یک همسر بوده است. فرزندان او سند 6 دانگ ملک را می برند و برای خودشان سند تفکیکی می گیرند، همسر یک هشتم از شش دانگ، الباقی نیز بین فرزندان تقسیم می شود(1/16 دانگ برای هر پسر، 0/58 دانگ برای هر دختر، 0/75 دانگ برای همسر) از آنجا که خانه قابل افراز نیست به هر یک از آنها به اندازه قدرالسهمشان سند تفکیکی می دهند، سند مادر نیز باقی می ماند مگر اینکه تمام وراث برای خود سند تفکیکی گرفته باشند که در این صورت سند مادر توسط اداره ثبت امحاء خواهد شد؛ این سندها اصطلاحاً سند اشاعه است، به عبارتی مشاع است. این سند تفکیکی به زمین ارتباطی ندارد زیرا در اینجا زمین تفکیک نشده است.

افراز:

در حالتی که شما و شریکتان زمین بزرگی داشته باشید و موقعیت آن به تشخیص کارشناس اداره ثبت به گونه ای باشد که قابلیت تقسیم بندی داشته باشد می توانید آنرا افراز کنید. بنابراین افراز، زمین را به چند قسمت تقسیم می کند که هر قسمت با پلاک ثبتی مجزا و یک سند 6 دانگ مستقل از قسمت یا قسمت های دیگر جدا خواهد شد. اگر زمین قابل افراز نباشد تنها کاری که می توان کرد اخذ سند تفکیکی خواهد بود. در سند تفکیکی پلاک ثبتی واحد بوده و سندها مشاع است امّا در افراز اشاعه از بین خواهد رفت و پلاک های ثبتی مجزا به هر قسمت تعلق خواهد گرفت. افراز عموماً در دادگاه انجام می شود، امّا برای این کار لازم است ابتدا به اداره ثبت مراجعه کنید.

    به طور خلاصه در تفکیک سند جدا می شود(سند مشاع) امّا در افراز زمین جدا می شود(سندهای مجزا و شش دانگ برای هر قسمت) به عبارتی در دل تفکیک افراز نیست، امّا در دل افراز تفکیک هست.

بازخوانی پرونده آریا شهر :

دو نفر شریک که باهم نسبت فامیلی (پسردایی ؛پسرعمه)داشتند؛ در سال1361 زمینی به متراژ 600 متر مربع در آریا شهر تهران به صورت سه دانگ سه دانگ خریداری می کنند و در آن ساختمانی دو طبقه با یک زیرزمین می سازند. طبقه اول راپسر عمه،و طبقه دوم راپسر دایی ساکن می شود، زیرزمین نیز شامل موتورخانه و انباری های بزرگی بود که به صورت مشترک استفاده می شد. تقسیم نامه و صورتمجلس تفکیکی نداشتند و سند مشاع بود. در سال 75 همسر مالک طبقه اول تصمیم می گیرد زیرزمین را به آرایشگاه تبدیل کند.

    ایشان بدون اخذ مجوز و رضایت مالک طبقه دوم، زیر زمین را تجهیز می کند. بعد از مدتی رفت و آمدها زیاد شد و درب حیاط دائماً باز
بود. به همین دلیل مالک طبقه دوم به شهرداری شکایت کرد و پیرو این شکایت شهرداری آرایشگاه را پلمپ می کند. پس از این اتفاق مالک طبقه اول تصمیم می گیرد مجوز های لازم را برای بازگشایی آرایشگاه اخذ کند، امّا از آنجا که ملکِ مشاع قابل افراز نیست ایشان بابت تجاری کردن ملک ما به التفاوت عوارض کاربری مسکونی و تجاری را به شهرداری می پردازد و برای کل ملک مجوز تجاری می گیرد، سپس مجوزهای دیگر را نیز اخذ می کند، در واقع برای خود سرقفلی ایجاد می کند. این بار مالک طبقه دوم به دادگاه شکایت می کند که قسمتی از ملک مشاع را بدون رضایت من به آرایشگاه تبدیل کرده اند. پس از بازدید کارشناس اداره ثبت، با توجه به اینکه ملک قابل افراز نبود به مالکین پیشنهاد می شود که یک تقسیم نامه تنظیم کنند و دو سند تفکیکی بگیرند و مثل آپارتمان آن را برای همدیگر تعریف کنند. در تنظیم تقسیم نامه رسمی حیاط را مشاع، طبقه دوم را برای پسر دایی، طبقه اول را برای پسر عمه، موتورخانه 30 متری در زیرزمین را جزو مشاعات، انباری 40 متری را برای طبقه دوم(پسردایی)، انباری 80 متری را نیز برای پسر عمه(طبقه اول) تعریف می کنند، از آنجا که طبقه اول تجاری بود بحث ما به التفاوت ریالی مطرح شد به این معنا که پسر عمه می بایست به پسر دایی مبلغی بپردازد، این پرونده حدود10سال طول کشید و در نهایت دو سند تفکیکی و صورتمجلس تفکیکی گرفتند و پسر دایی به راحتی طبقه خود را به شخص دیگری فروخت.

  بازخوانی پرونده خیابان ابوذر :

پرونده آموزنده دیگری را در اینجا بازخوانی می کنم ؛ دو برادر در سال 1370 تصمیم می گیرند یک خانه دو طبقه به صورت سه دانگ سه دانگ خریداری کنند تا به هم نزدیک باشند. بدین ترتیب یک خانه دو بر، واقع در خیابان ابوذر خریداری کردند که یک بر آن به سمت یک کوچه و بر دیگر به سمت کوچه دیگر بود، درب جنوبی به راه پله ای باز میشد که به هر دو طبقه دسترسی داشت، درب شمالی نیز به حیاطی کوچک باز می شد و یک راهرو حیاط را به راه پله مشترک جنوبی متصل می کرد. سند این ساختمان قدیمی نیز مشاعی بود . برادر بزرگتر به دلیل اینکه ماشین داشت در طبقه اول ساکن می شود تا بتواند از حیاط به عنوان پارکینگ استفاده کند، برادر کوچکتر هم که ماشین نداشت در طبقه دوم ساکن می شود و از درب جنوبی تردد می کند. بعد از مدتی برادر کوچکتر سرویس بهداشتی طبقه خود را به راه پله منتقل کرد، و برادر بزرگتر که ساکن طبقه اول بود اعتراضی نمی کند. چند سال بعد برادر کوچکتر ماشینی خریداری می کند و آن را در حیاط می گذارد، به گونه ای که دیگر جایی برای پارک کردن ماشین برادر بزرگتر باقی نمی ماند. به حساب برادر کوچکتر حیاط جزو مشاعات بود و او نیز حق استفاده از آن را داشت، امّا برادر بزرگتر در پاسخ می گوید روزی که ما اینجا را خریداری کردیم به توافق رسیدیم که من از حیاط استفاده کنم. کار به جایی می رسد که برادر بزرگتر قفل حیاط را عوض می کند، و همین بهانه ای می شود تا برادر کوچکتر از او شکایت کند. بعد از بازدید کارشناس، قاضی حق را به برادر کوچکتر داده و حکم رفع تعرض می دهد. پس از آن هر دو برادر ماشین ها را در حیاط پارک می کردند امّا با ایجاد مزاحمت و از سر لج بازی!. روزی یکی از آشنایان با شنیدن ماجرای اختلاف دو برادر بر سر مشاع بودن حیاط، از برادر بزرگتر می پرسد چرا شما برای احداث سرویس بهداشتی در راه پله، از برادر کوچک خود شکایت نمی کنید؟

 با این یادآوری ، برادر بزرگتر به طرفیت برادر کوچکتر دادخواستی تنظیم می کند مبنی بر اینکه علاوه بر احداث سرویس بهداشتی در مشاعات، دیواری نیز برای جدا کردن مسیر تردد در راه پله کشیده است. کارشناس پس از بازدید دستور قلع و قمع دیوار و سرویس بهداشتی را می دهد، و برادر بزرگتر با هزینه شخصی اقدام به برداشتن دیوار و سرویس بهداشتی می کند. پس از آن با بالا گرفتن اختلافات، دو برادر تصمیم می گیرند برای افراز ملک در دادگاه شکایت کنند. نتیجه کارشناسی این بود که امکان افراز وجود ندارد. در این مرحله به بنده مراجعه کردند، پیشنهاد دادم دو سند تفکیکی سه دانگ سه دانگ بگیرند و تقسیم نامه ای برای ملک تنظیم کنند مبنی بر اینکه قسمت جنوبی متعلق به برادر کوچکتر و قسمت شمالی متعلق به برادر بزرگتر باشد، سپس بر اساس تقسیم نامه رسمی یک صورتمجلس تفکیکی تهیه کرده و مقرر شد که حیاط را به برادر بزرگتر بدهیم، امّا نظر کارشناس اداره ثبت این بود که چون حیاط جزو مشاعات است نمی توانیم آن را به یکی از مالکان بدهیم؛ لذا پیشنهاد دادم حیاط به عنوان مشاعات تعریف شود امّا حق استفاده از آن را فقط به برادر بزرگتر بدهند، دقیقاً مانند پاسیو و پارکینگ؛ با این استدلال کارشناس مجاب شد و در نهایت در صورتمجلس تفکیکی حیاط را جزو مشاعات گرفتند و حق استفاده از آن را به برادر بزرگتر دادند و راه پله نیز مشاعاتی تعریف شد که حق استفاده از آن برای برادر کوچکتر بود. بعد از انجام کارهای قانونی دیواری را که قبلاً در راه پله کشیده بودند مجدداً احداث کردند تا طبقات کاملاً از هم جدا شوند. در واقع ملک افراز نشد و سند به صورت مشاع باقی ماند امّا موفق به اخذ صورتمجلس تفکیکی شدند.

در خاتمه و در تکمیل مسئله پارکینگ لازم است توجه دوستانی که معتقدند پارکینگ جزو اختصاصات است را به ماده 4 و ماده 6 قانون تملک آپارتمان ها جلب کنیم که در آن نوشته شده است پارکینگ جزو مشاعات است، هرچند در قانون ثبت آمده که پارکینگ جزو اختصاصات است، امّا اگر پارکینگ جزو اختصاصات بود شما برای خرید و فروش آن نیازی به تنظیم صورتجلسه تفکیکی نداشتید و می توانستید با رأی دیوان عدالت اداری این کار را انجام دهید، در صورتیکه اینگونه نیست و حتما رضایت تمامی مالکین و تهیه صورتمجلس تفکیکی الزامی است.

اینجا کلیک کنید و بیشتر بدانید 

  اینستاگرام ما

download 2

لطفا این صفحه را به کمک ابزارهای ارتباط جمعی ، بین دوستان خود منتشر فرمایید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *